vendredi 31 mai 2013

از این ستون به آن ستون فرج است

از این ستون به آن ستون فرج است

در انتظار پیشامد ناگوار همواره باید امیدوار بود.

داستان:
بی گناهی را محكوم به اعدام كرده‌ بودند و او را به ستونی بسته بودند تا تیربارانش كنند. محكوم به شدت اصرار داشت كه او را از آن ستون باز كنند و به ستون دیگری ببندند تا بالاخره قبول كردند و بازش كردند كه به ستون دیگری ببندنش، از قضا همان لحظه دوستان محكوم سر رسیدند و با سربازان درگیر شدند و مرد را فراری دادند.
[فرهنگ مثل‌ها و اصطلاحات متداول در فارسی،23]

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire