lundi 8 octobre 2012

بنی آدم سعدی یاد اوری سعدی در زنبق دره

La traduction en anglais – par Iraj Bashiri – de ce poème de Saadi est à l'entrée de l'immeuble de l’Organisation des Nations unies à New York :

Les hommes sont les membres
d'un même corps, ils furent créés à partir de la même essence.

(بنی آدم اعضای یک پیکرند، که در آفرينش ز یک گوهرند)
is the human race,
Thusly has Creation put the Base


Si le destin venait à faire souffrir l'un d'eux, les autres membres ne connaitraient pas le repos
(چو عضوى به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار)
One Limb impacted is sufficient

Toi que le malheur des autres laisse indifférent, tu ne mérites pas d'être appelé Homme(تو کز محنت دیگران بی غمی، نشاید که نامت نهند آدمی)
For all Others to feel the Mace


*************************************************************************
بالزاک در زنبق دره از سعدی یاد میکند


در صفحه 107 فارسی
این گفتگو و ارتباط دلنشین از راه یک دسته  گل به همان گونه است که شما به وسیله یک قطعه شعر با سعدی مربوط می گردید

jeudi 4 octobre 2012

نارسیسو معنی ان

این مطلب که از خاک مهرویان و عاشقان گل می‌روید در ادبیات فارسی و در ادبیات جهان بسیار آمده است :
قبلاً در توضیح "گل نرگس" هم گفتیم که در ادبیات یـونان آمده که جوان زیبایی به نام "نارسیس" زنان بسیاری عاشقش می‌شوند امّا او آنان را آزرده دل می‌کند و زنان او را نفرین می‌کنند و به نفرین زنان دچار می‌شود ، روزی نارسیس چهره‌ی خود را در آب می‌بیند و عاشق خود می‌شود و سرانجام از خود شیفتگی دست به خود کشی می‌زند ، پس از مدتی از خاک گـور او گلی می‌روید که آن را "گل نارسیس" می‌نامنـد و بعدها در فارسی به آن "نـرگس" می‌گویند ، از آن به بـعـد به افراد خودشیفته نارسیس می‌گویند.

"بابا طاهر" می‌گوید :

«بـهـار آیـو بـه صـحرا و در و دشت

جـوانـی هم بهاری بود و بگذشت

ســر قــبــر جــوانــان لــالـه رویـه

دمی که گلرخان آیند به گلگشت»

گل لالـه نـمـاد شهیـد است.

"اوحدی مراغه‌ای" دارد که :

«ز غـم تـو در لــحـد مـن بـه مـثـابـتـی بـگـریـم

کـه ز خـاک مـن بـرویـد گـل سـرخ و نـم برآید »

در داستان هفت خوان "شاهنامه" هم می‌خوانیم

«سراسر به شمشیـرشان کرد چاک

گل انگیـخت از خـون ایـشان ز خاک»

و "گل سرخ" نـمـاد عشق است.

(تـُربـت = خاک ، خاک گـور)

مـعـنـی بـیـت : چون من عاشق تـو هستم وقتی که بـمـیـرم از خاک گور من به جای علف گل سرخ می‌روید.