دانلود آهنگ باز گشته دلکش
امید جانم زسفر بازآمد
شکر دهانم زسفر باز آمد
امید جانم زسفر بازآمد
شکر دهانم زسفر باز آمد
عزیز آنکه بی خبر
به ناگهان رود سفر
چو ندارد دیگر دلبندی
به لبش ننشیند لبخندی
چو غنچه سپیده دم
شکفته شد لبم زهم
که شنیدم یارم باز آمد
زسفر غم خوارم باز آمد
همچنان که عاقبت پس از همه شب بدمد سحر
ناگهان نگار من چنان مه نو آمد از سفر
همچنان که عاقبت پس از همه شب بدمد سحر
ناگهان نگار من چنان مه نو آمد از سفر
من هم پس از آن دوری
بعد از غم مهجوری
یک شاخه گل بردم به برش
من هم پس از آن دوری
بعد از غم مهجوری
یک شاخه گل بردم به برش
دیدم که نگار من
سرخوش زکنار من
بگذشت و به بر یار دگرش
وای از آن گلی که دست من بود
خموش و یک جهان سخن بود
وای از آن گلی که دست من بود
خموش و یک جهان سخن بود
گل که شهره شد زبی وفایی
زدیذن چنین جدایی
زغصه پاره پیرهن بود.
متن ترانه باز گشته در تاریخ 2007/03/06 و ساعت 06:19:00 ب.ظ ارسال شده است.
Baz Gashteh Lyrics and Persian Music شکر دهانم زسفر باز آمد
امید جانم زسفر بازآمد
شکر دهانم زسفر باز آمد
عزیز آنکه بی خبر
به ناگهان رود سفر
چو ندارد دیگر دلبندی
به لبش ننشیند لبخندی
چو غنچه سپیده دم
شکفته شد لبم زهم
که شنیدم یارم باز آمد
زسفر غم خوارم باز آمد
همچنان که عاقبت پس از همه شب بدمد سحر
ناگهان نگار من چنان مه نو آمد از سفر
همچنان که عاقبت پس از همه شب بدمد سحر
ناگهان نگار من چنان مه نو آمد از سفر
من هم پس از آن دوری
بعد از غم مهجوری
یک شاخه گل بردم به برش
من هم پس از آن دوری
بعد از غم مهجوری
یک شاخه گل بردم به برش
دیدم که نگار من
سرخوش زکنار من
بگذشت و به بر یار دگرش
وای از آن گلی که دست من بود
خموش و یک جهان سخن بود
وای از آن گلی که دست من بود
خموش و یک جهان سخن بود
گل که شهره شد زبی وفایی
زدیذن چنین جدایی
زغصه پاره پیرهن بود.
فرستنده متن : رضا
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire