mardi 27 mars 2012

Equinoxe اعتدال بهاری



از نظر علمی و اخترشناسی، در لحظه ‏ی تحویل سال و یا همان لحظه‏ ی نوروز، چه روی می‏دهد؟توضیحات بیشتر، از دکتر محمد حیدری ملایری، اخترفیزیک‏دان رصدخانه‏ ی پاریس
:پیش از هر چیز، سال نو را به شما و شنوندگان‏تان شادباش می‏گویم و برای همگی تندرستی و به روزی آرزو می‏کنم.لحظه‏ ی فرارسیدن نوروز یا تحویل سال، رویدادی است اختری و علمی. مثل آغاز سال مسیحی نیست که قراردادی باشد و ربطی به رویدادی طبیعی نداشته باشد. این لحظه با خود، بهار را به نیم‏کره‏ ی شمالی می‏آورد. فصل تغییر می‏کند و طبیعت زنده می‏شود. اما پیش از این‏که در باره ‏ی این لحظه توضیح بیشتری بدهم، باید به این نکته اشاره کنم که نوروز سرشار از پیام‏های زندگی، امید و دوستی است. نوروز نماد شادی انسان است از بیداری یا نوگشت طبیعت، پس از سپری شدن زمستان سرد و سترون. نوروز جشن چیرگی روشنایی است بر تاریکی.پدران ما از هزاران سال پیش این رویداد را گرامی داشته ‏اند. نوروز آیینی است که مردم پهنه‏ ی گسترده‏ای از آسیای باختری تا آسیای میانه، مردمی با زبان‏ها و باورهای گوناگون، آن را جشن گرفته ‏اند و جشن می‏گیرند.چیزی که جالب است، نوینی نوروز است؛ با این‏که ریشه در هزاران سال پیش دارد. به دین ویژه‏ای وابسته نیست و هرکس با هر باوری می‏تواند آن را از خود بداند. چون جشن هم‏گامی با طبیعت و زندگی و شادی است. به همین علت، نوروز یکی از پایه‏ های هم‏بستگی ایرانیان در طول سده ‏ها بوده است. هم‏چنین باید گفت که در طول تاریخ، بدخواهان و سرکوب‏گران فرهنگ ایرانی، همیشه هدف‏شان از میان بردن نوروز بوده. ولی نوروز چنان جایگاه بلندی نزد ایرانیان داشته که دشمنان بهار و شادی هربار ناکام مانده ‏اند. اما ببینیم از نظر اخترشناسی، در لحظه ‏‏ی نوروز چه چیزی روی می‏دهد. زمین سیاره‏ ای است که در مداری بیضی شکل به گرد خورشید می‏گردد. صف این مدار بر صفحه‏ ی استوای زمین منطبق نیست. این دو صفحه با هم زاویه‏ ای برابر با ۲۳ درجه و ۲۶ دقیقه می‏سازند. فصل‏ های سال زاییده ‏ی این زاویه‏ اند. به علت این زاویه است که درازای شب و روز معمولاً یک‏سان نیست. چون خورشید یا بالاتر از استوای زمین قرار داد یا پایین ‏تر از آن؛ و در نتیجه پرتوهای خورشید به ‏طور کج به محور زمین می‏ تابد. در لحظه ‏ی نوروز یا هنگام تحویل سال، زمین در مدارش به نقطه‏ ای می‏رسد که روی صفحه‏ ی استوا است. این نقطه را اعتدال یا "هموگان بهاری" می‏گویند. در این لحظه پرتوهای خورشید بر محور زمین عمودند و شب و روز در سراسر کره ‏ی زمین طولی مساوی دارند. این لحظه آغاز بهار است در نیم‏کره ‏ی شمالی و آغاز پاییز است در نیم‏کره ‏ی جنوبی.
آقای دکتر حیدری ملایری، روز اول فروردین چه خصوصیتی دارد و چه ارتباطی دارد با زمان تحویل سال؟
باید به دو چیز توجه کرد؛ یکی لحظه ‏ی نوروز و دیگری آغاز سال برای گاه‏شمار یا تقویم است. سال گاه‏شمار همیشه با نخستین روز فروردین آغاز می‏شود. این یک اصل بنیادی گاه‏شماری ایرانی است. اما لحظه‏ ی نوروز همیشه روز یک فروردین نیست. اگر لحظه‏ ی تحویل سال، پیش از ظهر به وقت تهران باشد، همان روز، روز اول فروردین است. اگر تحویل سال بعد از ظهر باشد، روز بعد، روز آغاز فروردین خواهد بود. این به این علت است که روز گاه‏شمار همیشه از نیمه ‏شب شروع می‏شود. حال آن‏که درازای سال ۳۶۵ روز درست نیست. بلکه به ‏طور میانگین ۳۶۵ روز و پنج ساعت و ۴۹ دقیقه است. به علت این کسر روز، لحظه‏ ی تحویل سال، جای‏ش را تغییر می‏دهد و هر سال به‏ طور میانگین پنج ساعت و ۴۹ دقیقه، دیرتر از سال پیش شروع می‏شود. همیشه به ‏طور جفت، دوبار پیش از ظهر و دوبار پس از ظهر روی می‏دهد و هر ۳۳ سال یک‏بار، نزدیک به نیمه ‏شب اتفاق می‏افتد. به همین سبب است که گاه‏شمار ایرانی دارای دوره ‏ای ۳۳ ساله است. اگر این کسر روزها را به حساب نیاوریم، یعنی سال را ۳۶۵ روز درست فرض کنیم، نوروز را به غلط موقعی می‏گیریم که هنوز بهار نشده است. بعد از چهار سال، نوروز به اندازه ‏ی یک روز به درون ماه اسفند لیز می‏خورد و بعد از هشت سال، دو روز به داخل زمستان کشیده می‏شود. در همین حال، لحظه ‏ی آغاز بهار، از نظر اخترشناسی، بعد از چهار سال، به دوم فروردین می‏افتد و بعد از هشت سال به سوم فروردین. ۱۵۰۷ سال طول می‏کشد تا دوباره نوروز به نقطه‏ ی آغاز بهار برگردد. در تاریخ گاه‏شمار ایرانی، کسی که نوروز را به آغاز بهار پیوند داد، ریاضی‏دان اخترشناس نامور، عمرخیام نیشابوری بود. در واقع، خیام کاری را کرد که آرمان زرتشت بود، ولی خود او نمی‏توانست این کار را بکند.
ملک‏شاه سلجوقی که در آن زمان بر ایران فرمانروایی می‏کرد، در قرن پنجم هجری، سرزمین پهناوری داشت؛ بسیار پهناور، که اداره ‏اش با گاه‏شمار قمری اسلامی امکان‏پذیر نبود. چون در گاه‏شمار قمری ماه‏ها به فصل‏های طبیعی پیوند ندارند و تابستان و زمستان به هر ماهی می‏توانند بیافتند. مثلاً برداشت خرمن تاریخ معینی ندارد و کار گردآوری مالیات خرمن بسیار دشوار می‏شود. به همین علت است که حتی امروز گاه‏شمار اداری کشورهای عرب، گاه‏شمار مسیحی است و نه گاه‏شمار اسلامی که فقط برای امور دینی به ‏کار می‏رود. علاوه بر این، در زمان خیام جشن نوروز به علتی که ذکر کردم، به درون زمستان جابه ‏جا شده بود و بنا بر تاریخ ‏نویسان و اخترشناسان نزدیک به آن دوره، اصلی‏ترین انگیزه ‏ی اصلاح گاه‏شمار این بود که نوروز را به آغاز بهار برگردانند. در واقع، یکی از هدف‏های اصلی خیام زنده کردن نوروز و پاسداری از فرهنگ ایران بود. مسئله‏ ی اصلی برای چسباندن جشن نوروز به آغاز بهار، اداره‏ ی آن کسر، یعنی پنج ساعت و ۴۹ دقیقه‏ ی اضافی است. بنا بر طرح خیام، سال را ۳۶۵ روز می‏گیریم و هر چهار سال، یک روز به سال می‏افزاییم که می‏شود ۳۶۶ روز یا سال کبیسه. منتها چون آن کسر روز از شش ساعت کم‏تر است، افزودن یک روز زیاد است و باعث می‏شود که گاه‏شمار از زمان خورشیدی جلو بیافتد. نوآوری خیام در این است که به جای گرفتن هشت سال کبیسه در هر ۳۲ سال، این هشت کبیسه را هر ۳۳ سال می‏گیرد. یعنی در یک چرخه ‏ی ۳۳ ساله، ۲۵ سال عادی ۳۶۵ روزه داریم و هشت سال ۳۶۶ روزه. بنا بر این طرح، طول سال گاه‏شمار بسیار به طول سال خورشیدی واقعی نزدیک می‏شود و به همین سبب گاه‏شمار ایرانی دقیق‏تر از گاه‏شمارهای دیگر خورشیدی است؛ مثل گاه‏شمار مسیحی گریگوری. گاه‏شمار ایرانی هر ۱۶هزار سال، یک روز از سال خورشیدی جلو می‏افتد. گاه‏شمار گریگوری، هر سه ‏هزار و ۱۰۰ سال، یک روز. یعنی گاه‏شمار ایرانی، دست‏کم پنچ بار دقیق‏تر از گاه‏شمار گریگوری مسیحی است.
آقای دکتر محمد حیدری ملایری، مبدأ گاه‏شمار یا تقویم کنونی ایرانی چیست؟ بسیاری می‏گویند که هجرت است. ممکن است توضیح بدهید که مبدأ گاه‏شمار ما چیست؟نقطه ‏ی مبدأ گاه‏شمار ایرانی با اصلاح خیام، به پیش از هجرت برمی‏گردد؛ اگر بخواهیم دقیق نظر داده باشیم. داستان از این قرار است که هجرت پیامبر از مکه به مدینه، روز ۲۲ سپتامبر سال ۶۲۲ میلادی، برابر با هفتم ماه عربی ربیع‏ الاول اتفاق افتاد. در این زمان هنوز تقویم اسلامی وجود نداشت. تقویم اسلامی را خلیفه‏ ی دوم، عمربن‏ خطاب، در حوالی سال ۶۳۸ میلادی، یعنی ۱۶ سال بعد بنا نهاد. منتها عمر مبدأ تقویم اسلامی را روز هجرت که هفتم ربیع ‏الاول باشد نگرفت، بلکه ترجیح داد آغاز ماه محرم را انتخاب کند. چون محرم ماه مقدس اعراب بود. در نتیجه، مبدأ تقویم اسلامی قمری، به ۱۹ ژوییه ‏ی سال ۶۲۲ میلادی می‏‏‏‏افتد؛ یعنی دو ماه و هشت روز پیش از هجرت. یعنی حتی آغاز تقویم اسلامی هم، اگر بخواهیم دقیق گفته باشیم، هجرت نیست. گاه‏شمار ایرانی، بر خلاف تقویم اسلامی، خورشیدی است. یعنی در آن لحظه ‏ی رسیدن خورشید به نقطه‏ ی اعتدال یا هموگان بهاری، رکن اصلی است. بنابراین با اصلاح خیام، نقطه‏ ی آغازین گاه‏شمار ایرانی به شش ماه پیش از هجرت برمی‏گردد.آقای دکتر ملایری، در پایان، آیا می‏توان گفت که گاه‏شمار ایرانی دقیق‏ترین گاه‏شمار موجود است؟در بین گاه‏شمارهای ملت‏های گوناگون -گاه‏شمارهای خورشیدی- می‏شود گفت که دقیق‏ترین گاه‏شمار است. از همه‏ ی گاه‏شمارها دقیق‏تر است. منتها یک گاه‏شمار اخترشناسی بسیار پیشرفته وجود دارد که در سطح بسیار تئوریک به ‏کار می‏رود، اخترشناسان از آن استفاده می‏کنند و آن گاه‏شمار از گاه‏شمار ایرانی دقیق‏تر است. اما چیزی که می‏توانیم بگوییم، اگر مقایسه کنیم بین گاه‏شمارهایی که تمام ملت‏ها در طول تاریخ به‏ وجود آورده ‏اند، گاه‏شمار ایرانی، دقیق‏ترین گاه‏شمار است.

samedi 24 mars 2012

بهار از سعدی



درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند
جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند
حریف مجلس ما خود همیشه دل می‌برد
علی الخصوص که پیرایه‌ای بر او بستند
کسان که در رمضان چنگ می‌شکستندی
نسیم گل بشنیدند و توبه بشکستند
بساط سبزه لگدکوب شد به پای نشاط
زبس که عارف وعامی به رقص برجستند
دو دوست قدر شناسند عهد صحبت را
که مدتی ببریدند و باز پیوستند
به در نمی‌رود از خانگه یکی هشیار
که پیش شحنه بگوید که صوفیان مستند
یکی درخت گل اندرفضای خلوت ماست
که سروهای چمن پیش قامتش پستند
اگرجهان همه دشمن شود به دولت دوست
خبر ندارم از ایشان که در جهان هستند
مثال راکب دریاست حال کشته عشق
به ترک بار بگفتند و خویشتن رستند
به سرو گفت کسی میوه‌ای نمی‌آری
جواب داد که آزادگان تهی دستند
به راه عقل برفتند سعدیا بسیار
که ره به عا لم دیوانگان ندانستند
از هزاران تن یکی شان صوفی اند
ما بقی در سایه او می زیند

شعر از مولوی

آن یکی پرسید اشتر را که هی
از کجامیای ای اقبال پی
گفت از حمام گرم کوی تو
گفت خود پیداست از زانوی تو
مثنوی معنوی دفتر پنجم

چگونه وزن مناسب بدن را حساب می کنیم

از دکتر مسعود میر شاهی متخصص سرطان
وزن / مربع قد
اگر بهره بین 18-25 باشد اضافه وزن ندارد
اگر بهره بین 25-30 باشد اضافه وزن وجود دارد
مثال اگر وزن 65 کیلو گرم باشد و قد 170 سانتیمتر
65 / 1.70*1.70 = 22.5
* Pêle-mêle

_ Mélange confus de choses ou de personnes